خواستگاران

سلام.
این وبلاگ شرح حال خواستگاراییه که به خودشون زحمت میدنو پامیشن میان خونمون برای امر خیر و گهگاهی مطالب نسبتا مفیدی که شاید برای مجلس خواستگاری به دردتون بخوره!

آدرس وبلاگ قبلی من: http://khastegara.blogfa.com

هنر سوال پرسیدن!

پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۳:۳۱ ب.ظ

سلام. تصمیم گرفتم از این به بعد به جای اینکه فقط خاطراتو بگمو دور همی بخندیم یا گریه کنیم! یکم بهم کمک کنیم، از تجربیات هم استفاده کنیم، لااقل پای این وبلاگ وقت میذاریم به یه دردیمون بخوره!

یه مساله مهمیو میخوام الان مطرح کنم که کمتر جایی راجبش بحث میشه و همیشه سوالات به صورت کلی مطرح میشه و معضل خیلی ها هست!

 

  به نظر من وقتی فردی قصد ازدواج داره و به هر شیوه ای با کسی ملاقات میکنه 3 حالت پیش میاد:

1) همون اول از طرف خیلی خوشش میادو تیریپ عاشقی برمیداره و کر و کور میشه و خوب بلرو میده!

2) کلا از طرف خوشش نمیادو خوب اینم هیچی راحت جواب منفی میده.

3) اما حالت سوم اینکه به نظرش طرف شرایط خوبی داره و میخواد که بیشتر آشنا شه تا شناخت بهتری پیدا کنه و بتونه یه تصمیم درست بگیره.

حالت سوم، که برای خیلی ها پیش میاد کارو سخت میکنه، دودلی! شناخت بهتر! اینکه چطور طرفشو همونطور که هست بشناسه که به شدت کار سختیه مخصوصا وقتی مشاور خیلی صریح برمیگرده میگه از هر 3 ازدواج یکیش طلاقه! و ممکنه اون یکی هرکدوم از ما باشیم! ولی چطور میشه شناخت بهتر پیدا کرد؟! خیلی هارو میبینیم و دیدم که 6 سال باهم دوست یا نامزدن اما در همون چند ماه اول ازدواجشون طلاق میگیرن! این یعنی چی؟ یعنی همدیگرو نشناختن یعنی اونطور که بودن خودشونو نشون ندادن! این دقیقا همون چیزیه که میگن تا 2 نفر نرن زیر یه سقف زندگی کنن همدیگرو نمیشناسن!

وقتی توی خواستگاری از طرف خوشمون میاد یا طرف از ما خوشش میاد خیلی ها سعی میکنن و یا حتی به صورت ناخواسته نظراتشونو به سمت نظرات و افکار طرف مقابل سوق میدن و میخوان ایجاد تفاهم کنن! و این باعث میشه اون طوری که هستن شناخته نشن!

واسه همین باید زبل بود! سوالاتو مستقیم نپرسیم که جوابش هیچ کمکی بهمون نکنه! مثلا توی کتاب "سین جین های خواستگاری" اینجوری میگه:

« همیشه به جای استفاده از سوالات صریح، از سوالات نقابدار استفاده کنید، تا به میزان راستگویی طرف مقابل بهتر پی ببرید. برای این کار لازم است به جای کلی گویی در پرسش هایتان از جزئی گویی استفاده کنید! این عمل نیاز به خلاقیت سوال کننده دارد. به عنوان مثال به چند مورد اشاره می شود:

یکی از موضوعات خیلی مهم، میزان وابستگی طرف مقابل به پدر و مادر یا اطرافیانش می باشد. شما چگونه این سوال را می پرسید؟

روش اول: "ببخشید! شما چقدر به پدر و مادرت وابسته هستی؟" یا "چقدر پدر و مادرت بر شما نفوذ دارد؟"

پاسخ مشخص است: "من همیشه خودم در زندگی تصمیم میگیرم."

روش دوم: "ببخشید! شما در مشکلاتتان بیشتر با چه کسی مشورت می کنید؟" یا "با چه کسی معمولا دردل می کنید؟"

اگر هیچ کسی برای مشورت کردن در زندگی اش نداشته باشد شما متوجه میشوید که انسان انحصارطلب و مستبدی است و حرف هیچ کسی غیر از خودش را قبول ندارد. اگر کسی را معرفی کند شما با بررسی شخصیت آن فرد متوجه می شوید چه اخلاق و چگونه شخصیتی بیشتر بر روی همسر آینده ی شما تاثیر می گذارد و ... »

و 2 تا سوال دیگه هم مطرح کرده که جالبه... یا مثلا تجربه شخصی من بهم ثابت کرده سوال های معمولی که راجب خوش اخلاقی و بداخلاقی طرف، ازش میپرسیم هیچ وقت جواب نمیده! چون معمولا همه خودشونو خوب نشون میدن! 

حالا میخوام ببینم خلاقیت شما تا چه حده؟! چه سوال هایی و چه جوری بپرسیم تا بتونیم از توش یه چیزی دراریم؟! لطفا کلی گویی نکنید! دقیقا یه سوالو مطرح کنید و یا اگه خودتون از طریقی چیز خاصیو متوجه میشین بگین ما هم از روشتون استفاده کنیم!

 

 پ.ن. خیلی از دوستان تو نظرهای خصوصی ازم راهنمایی میخوان، از این به بعد سعی میکنم مسائل مهمتری که زیاد هم پیش میاد تو پست ها مطرح کنم تا با تشکیل میزگرد نتیجه بهتری بگیریم ;)

 «آرشیو نظرات»

 

  • ستاره بانو

نظرات (۱)

سلام
کل وبلاگتونو کامل خوندم و دیدم بی ادبیه اگه بدون تشکر صفحه رو ببندم و برم.
بعضی از مطالبتون نکات خیلی مفیدی داشت برام. مخصوصا اون مورد ضبط کردن صداها توی جلسه ی خواستگاری! چون یه بار سر یه موردی جواب من قطعا منفی بود با توجه به برداشتایی که از حرفای پسره داشتم ولی این قدر حافظه ی خوبی دارم که حرفای طرفو یادم نمی اومد تا برای بابم تعریف کنم! خلاصه کلی ماجرا داشتیم تا تونستم بابامو قانع کنم که ردش کنن!
در مورد سوالات معکوس و اینا ام کلی استفاده کردم. الان که فکر می کنم می بینم تو هر دو مورد خواستگاری که داشتم بی نهایت احمقانه سوال پرسیدم!
با تشکر مجدد :-)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">