سلاممم دوستای عزیزم، بعد از حدود 3 سال برگشتم و عجب حس نوستالژیکی اینجا دارم یاد روزهای مجردی و سرخوشی ها و دغدغه های اون دوران افتادم. الان حدود 3 ساله که از ازدواجم میگذره و خیلیی تغییر کردم. درگیری فکری ما برای ازدواج یکی از نزدیکامون باعث شد که من یاد وبلاگم بیوفتم و خاطرات خودمو بخونم و چقد خندیدمو گاهی حرصم گرفت :))) چقد عمر زود میگذره... کاش همه آدما قدر اون لحظه هایی که دارنو بدونن مدام در انتظار آینده نباشن و یا حسرت گذشته رو بخورن زندگی همین لحظه اس همین الان و همه یه روزی دلمون برای این روزها هم تنگ میشه :) اون که مجرده میگه کاش زودتر ازدواج کنم و اون که ازدواج کرده میگه کاش مجرد بودم و سرخوش :)))
جالبه بعد این همه وقت که اومدم با سیل عظیمی از کامنت ها مواجه شدم که خیلی هاشو که امکانش بود تایید کردم اما موندم من کی وبلاگم به سمت معرفی دخترا و پسرا رفته!! که یک عالمه کامنت این چنینی برای من اومده: :))
- ۱۰ نظر
- ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۰